آيا عصر نفتى به پايان رسيده است؟

نويسنده: مايکل کلر
عربستان سعودى در اواخر ژوئن گذشته با حضور برخى از رهبران جهان در مورد مسئله نفت در جده تشکيل جلسه داد. مقامات عالى کشورهاى مصرف کننده و توليدکننده نفت در سراسر دنيا سعى بر آن داشتند راه حل هايى را بيابند که به طريقى بحران‌هاى اخير ناشى از بهاى سربه فلک کشيدة نفت را مهار کنند. با اين همه، شواهد به طور فزاينده اى نشان مى دهند که اين بحران موقتى و گذرا نبوده و در واقع اين بحران آغاز دوره پايان يافتن عصر نفتى است.
دو شاخص کليدى اين فرضيه را تأييد مى کنند: اولين شاخص اينکه، بسيارى از حوزه هاى نفتى بسيار بزرگ با کاهش روز افزون توليد مواجه هستند. دومين شاخص، اگرچه کشورهاى توليدکننده اصلى نفت هر ساله مبالغ زيادى براى کشف منابع جديد هزينه مى کنند. ولى در عمل نفت کمترى مى يابند.
اگر چه در دنيا ده ها هزار حوزه نفتى عملياتى وجود دارد، ولى فقط 116 مورد از آنها – هرکدام بيش از يکصد هزار بشکه نقت در هر روز نفت توليد مى کنند. سر جمع اين 116 حوزه نفتى، تقريبا نيمى از کل نفت توليدى جهان است. از اينها، همگى مگر يک تعداد معدودى بيش از يک ربع قرن پيش کشف شده اند و بيشتر آنها، نشانه هاى افول توليد نفت را از خود بروز داده اند.
افول توليد اين حوزه هاى نفتى بسيار بزرگ، مسئله بسيار مهمى بوده، و براى جبران کاهش توليد آنان، به افزايش برداشت نفت از هزاران حوزه نفتى کوچکتر نياز خواهد شد و شواهد و مدارکى که اين امکان را رد کند، وجود ندارد. نشانه هاى افول توليد نفت در حوزه هاى اصلى زمانى آغاز شد که مکزيک اعلام کرد که توليد حوزه نفتى کنتارلز به 416000 بشکه در روز کاهش پيدا کرده است. به عبارتى يک کاهش 25 درصدى توليد در سال 2007.
بزرگترين معما، وضعيت حوزه نفتى غوار در عربستان سعودى است که بزرگترين حوزه دنيا بوده و تخمين زده مى شود اندوخته آن در حدود 7 درصد از ذخيره جهان باشد. مقامات عربستان سعودى اصرار دارند نشان دهند که اين حوزه نفتى داراى وضعيت خوبى است و روزانه توانايى نگهدارى توليد تقريبا 5 ميليون بشکه را دارد که سالها نفت از آن استخراج گردد. اما بسيارى از تحليلگران شکاک، عقيده دارند که حوزه نفتى غوار روزهاى آخر فعاليتش را گذرانده و به زودى توليد آن کاهش پيدا خواهد کرد.

پيش بينى خطرناک

براى اندازه گيرى بهتر وضعيت بزرگترين حوزه هاى نفتى جهان، آژانس بين المللى انرژى در حال بررسى و بازديد از 400 مخزن نفتى مى باشد که نتايج اين بررسى‌ها تا نوامبر منتشر مى شود و پيش نويس هاى اوليه گزارش حاکى از آن است که وضعيت، اميدوار کننده نيست.
نگران کننده ترين يافته در گزارش آژانس بين المللى انرژى اين است که ميزان کاهش حوزه هاى نفتى موجود خيلى بيشتر از تصور سابق است. برخلاف افزايش شديد صرف هزينه در اکتشاف و توسعه ذخاير نفتى، ميزان کشف ذخاير نفتى جديد به‌طور يکنواخت و مداوم در خلال سى سال گذشته کاهش پيدا کرده است.

يافته هاى جديد

تنها يک حوزه نفتى بسيار بزرگ در خلال 25 سال گذشته کشف شده است – کاشاگاندر منطقه درياى خزر قزاقستان. با اندوخته تخمينى 7 الى 13 بيليون بشکه نفت و گاز طبيعى مايع مى باشد، قزاقستان در ابتدا پيش بينى کرده بود تا نفت اين حوزه در سال 2005 بامبلغ 50 ميليون دلار استحصال شود. در نتيجه پيشامدهاى محيطى، مداخله دولت و بحث و مشاجرات در ميان اعضاء کنسرسيوم پايه گذارى شده براى عمليات بر روى اين حوزه، هم اکنون پيش بينى مى شود تا استخراج کردن نفت از اين حوزه زودتر از سال 2011 با حداقل هزينه اوليه 135 بيليون دلار آغاز نشود.
اخيرا شرکت پتروباراس برزيل از کشف حوزه اى به همين بزرگى در عمق آبهاى اقيانوس اطلس، در سواحل ريو دوژانيرو خبر داده. اين حوزه که به تيوپى موسوم است سالهاى زيادى طول خواهد کشيد تا توسعه يابد و مستلزم صرف هزينه گزاف وتکنولوژى پيشرفته بيشترى خواهد بود. در مقايسه با مقدار هزينه اى که هم اکنون براى استفاده فراوان آن نياز است.
کشف هاى جديد ممکن است يک يا دو ميليون بشکه نفت به توليدات تا سال 2015 و پس از آن اضافه کنند. اما تحليلگران به طور فزاينده اى در حال رسيدن به اين نتيجه هستند که توليد متعارف نفت، در حدود 95 ميليون بشکه در روز در چهار چوب زماني2010 – 2012 به اوج خواهد رسيد. و پس از آن کاهش برگشت ناپذير آغاز مى شود. اضافه شدن چند ميليون بشکه نفت اضافى ا زحوزه قزاقستان يا تيوپى اين روند را تغيير نخواهد داد. البته سخنان زيادى در باره منابع نفتى ديگر وجود دارد. اما اين سخنان نمى توانند از به پايان رسيدن اجتناب ناپذير دوره نفتى جلوگيرى کنند.

پايان عصر نفتى

بر طبق نظر سازمان انرژى ايالات متحده انتظار مى رود که در سال 2030 ميزان تقاضاى دنيا به 6/117 ميليون بشکه در روز برسد. از اين مقدار ممکن است جمعا 5/10 ميليون بشکه سوخت نامتعارف تهيه گردد. و توليد متعارف نفت 1/107 ميليون بشکه خواهد بود. با دانستن اين نکته که دوره نفتى در حال پايان يافتن است، بهتر آن است استعداد ها و سرمايه گذارى ها به روى تسريع بخشيدن جانشين نفت اختصاص يابد و به جاى طولانى کردن تکاپوى جبران کاهش نفت از هم اکنون، اولويت اول آمريکا در حوزه انرژى بايد براى کشف تمام سازه هاى بالقوه انرژى هاى جديد در آتى باشد و بدون معطلى و وقفه براى توسعه و پيشرفت آنها با بيشترين تعهد اقدام کند.